خلاصه کتاب
یحیی میرهادی متخصص مغز و اعصابی است که عشق جنون واری به مادرش و لباس عروس دارد، بعد از ازدواج مادرش با باغبان عمارتی که در جوانی مادرش در زیرزمین آن خیاط لباس عروس بوده، شخصیت بیمار گونه ای پیدا میکند، اکنون جلوه، که دختری مستقل و طرفدار حقوق بانوان است با حافظه کوتاه مدت و بیماری نامشخصی به همراه نامزدش اروند به او مراجعه می کنند، یحیی مادرش در شخصیت جلوه پیدا می کند و تصمیم می گیرد …
https://niceroman.ir/?p=11289
لینک کوتاه مطلب: