خلاصه کتاب
مردی از جنس آتش با دنیایی درهم آلوده سالهاست که میسوزد و میسوزاند؛
اما محکم و پابرجاست مثل همهی انسانهای دیگر در زندگیاش دچار خطا و لغزشهایی شده است؛
اما خبر از اتفاقاتی که روزگار برایش رقم زده است ندارد نمیداند این سرنوشت برایش بازیای رقم زده است
که از درون نابود میکند! این بین کسی پا به بازی گذاشت که لطیف بود زیبا بود دختر بود
سوءتفاهم شد همهی آنهایی که زود قضاوت کردند لطمه خوردند ضربه زدند خون به پا شد
اما به ناحق! زهرش دامن همهشان را گرفت ..
https://niceroman.ir/?p=7534
لینک کوتاه مطلب: