خلاصه کتاب
داستان در مورد دختری هست که در کودکی در یک سانحه مادر خود را از دست میدهد،پدرش بعد از این اتفاق او و برادر کوچکش را به دایی شان میسپارد و دیگری سراغی از آنها نمیگیردسالها میگذرد و از انجا که زن دائی اش ذاتا انسان خوب طینتی نبود او را به اجبار به عقد یکروانی در می اورد. بعد از مدتی در یک برخورد اتفاقی هنگامی که شوهرش مثل همیشه قصدآزار رساندن به او را داشته دچار سانحه ای می شود و از دنیا میرود… بنابراین بی کس تر از
https://niceroman.ir/?p=6776
لینک کوتاه مطلب: