خلاصه کتاب
یلدا دخترچاق وافسرده ایِ که سالها به خاطرچاقیش توسط همه مسخره شده وسالها تنها زندگی کرده و درحسرت عشق بوده تنها ارزوش خلاصی ازاین وضعیتش اون برای رسیدن به ارزوهاش و مدل شدن با پیشنهادرفیقش تصمیم میگیره اسلیومعده انجام بده که بامخالفت شدید پدرش مواجه میشه بااصرارهای مکرر یلدا پدرش شرطی جلوی پاش میذاره که یلدامجبور به ازدواج سوری میشه تابتونه رویاهاش رادنبال کنه
امیرصدرا نیک زاد یکی از بهترین جراح های اسلیومعده فردی که عشق براش هیچ مفهومی نداره به اجبارپدرش مجبورمیشه ازدواج کنه تصمیم میگیره با یلدا سهرابی که یکی ازبیماراش پیشنهادی بده که ورق زندگی هردوشونو برمیگردونه
یعنی سرنوشت چه خوابی برای یلدا وامیرصدراچی دیده
https://niceroman.ir/?p=9009
لینک کوتاه مطلب: