خلاصه کتاب
من یه دختر دیوونم!دیوونه بودمو دیوونه هم میمونم!این خصلت منه!میخواي بساز نمیخواي هم مشکل خودته !
درسته که من دیوونم اما دیوونگیم براي خودمه .سعی میکنم زیاد کسی رو عصبی نکنم اما خب این دست من
نیست .میخواي بساز نمیخواي هم مشکل خودته !
هر کی اذیتم کنه دیوونگیم رو نشونش میدم پس بهتره که با دم شیر بازي نکنی!درسته که من دیوونم اما از تو
عاقل ترم .
من عاشق دیوونه شدن و دیوونه کردنم!این خصلتمه فراموش نکن !
ظاهرم با باطنم فرق داره .پس امکان داره گول ظاهرم رو بخوري.اون دیگه بستگی به عقلت داره !
من همینم.عوض نمیشم.به خودم افتخار میکنم .به خودم نمینازم .ساده ام اما شیک!حواست باشه گول سادگیم
رو نخوري !
من مثل یه روباهم فریب میدم اما فریب نمیخورم.گفتم که درجریان باشی !
میخواي زندگی من رو بدونی دیوونه میشی مثل خودم!پس بهتره با دیوونه بازي هام کنار بیاي !
من یه دختر دیوونم !
- آتریسا ..؟ اتریسا؟ مامان بیا تو . خانم حکمت زنگ زدن ..
تا اسم خانوم حکمت و شنیدم تند تند رفتم تو خونه ، با اینکه حیاط زیاد با خونه فاصله نداشت ولی بازم نفس
نفس میزدم
https://niceroman.ir/?p=654
لینک کوتاه مطلب: