خلاصه کتاب
این جدید ترین مدل های نقاشی است هردو باشنیدن این حرف باشوق مشغول تماشا شدیم سنگینی نگاهی را احساس کردم همین طور که سرم پایین بودبا چشم مقابلم را نگاه کردم متوجه نگاه مرد جوان شدم که به من خیره شده بود … تنم لرزید با خودم گفتم شاید فکرش جای دیگری است با عجله مدلی انتخاب کردم و به آذین نشان دادم او هم مدل نقاشی من را انتخاب کرد مدل را به آذین دادم و پول هر دو را پرداخت کردم مغازه دار با کمی تعارف پول را از من گرفت با شتاب و دست پاچگی از مغازه بیرون آمدم
https://niceroman.ir/?p=2393
لینک کوتاه مطلب: