خلاصه کتاب
رمان راجب سه تا دختر هست که یازده ساله باهم رفیقن و میان به شیراز که برای خودشون خانم دکتری بشن،
اما متوجه میشن که کنار خوابگاهشون یه خوابگاه پسرونه هم وجود داره و… طی اتفاقاتی با سه تا پسر برخورد می کنن که تو
خوابگاه بغلی ساکنن. حالا هر کدوم از این اکیپا سر مسایلی کنجکاو میشن برن و به پشت خوابگاه نگاهی بندازن.
اما همین کنجکاوی کاری میکنه که اینا پاشون به یه تونل باز بشه. تونلی که تو ی سرش این شش نفر قرار دارن و تو سر دیگش … خوشبختی.
https://niceroman.ir/?p=7116
لینک کوتاه مطلب: