خلاصه کتاب
خاطره های پراکنده مجموعه 8 تا داستان کوتاه هست که 6 تاش به نوعی خاطرات خود خانم ترقی می باشد .
#اتوبوس_شمیران : خاطره ای مربوط به زمان کودکی وقتی که دختر کوچکی بوده و همیشه با راننده اتوبوسی به نام عزیز آقا به منزل بر می گشته .
#دوست_کوچک : از زمانی می گوید که مدرسه می رفته و دوستی داشته که با هم پیوند خواهری می بندند تا زمانی که دوست سومی از راه می رسد و دل گلی ترقی از غم فشرده می شود . بچه گانه بود غمش ولی واقعا دلم رو سوزوند .
#خانه_ی_مادر_بزرگ : از خانه مادربزرگ و عروسی دختر دایی اش می گوید از فضای آن زمان از خرید لباس و ...
https://niceroman.ir/?p=10892
لینک کوتاه مطلب: