خلاصه کتاب
نفس؛ دختری که فکر میکنه پسره و اشتباهی توی جسم یه دختر گیر افتاده. هر کاری میکنه تا پسر باشه؛ لباسهاش، حرفزدنش رفیقاش... همه و همه رو پسرونه میکنه. وارد باند خلافکاری میشه و اونجا با آدمهایی باید کار کنه که فکر می کنن پسره! اینجاست که با پسری آشنا میشه که میشه تمام کسش.
من پسرم!
بگذار تمام جهان در بوق و کرنا کند دختر بودنم را
بگذار تصویر دختر در آینه پوزخندم زند
بگذار لباسهایم حالم را بد کند؛ من پسرم!
کل جهان یک صدا در گوشم فریاد میزند دختر بودنم را اما روحم، خیالم پس میزند این حقیقت را...
چرا نمیفهمند پسر بودنم را؟
https://niceroman.ir/?p=11244
لینک کوتاه مطلب: