خلاصه کتاب
خیلی سخته،یه دختر بدون خانواده،تو یه دنیا به این بزرگی زندگی کنه،تو هر شرایطی قابل درک نیست
اونم واسه منی که با رفتن حسام تنها بچه خونه بودم.آره شاید از دید خیلیا من لوس بودم .
دختری وابسته به مامان و باباش، دختری که تمام زندگیش نوازش های مامان و باباش بود،
با نفسشون نفس میکشید،با نگاهشون جون میگرفت.
https://niceroman.ir/?p=4099
لینک کوتاه مطلب: