خلاصه کتاب
من راحتم! همین جا! جایی دور از تمام دنیا و هیاهویش... راستش را بخواهی لاک تنهایی جای خیلی بدی هم نیست؛ اگر زیاد به تنها بودنت فکر نکنی... اگر خودت یا دیگران مدام یادآوریش نکنید... اگر بگذاری...اگر بگذارند...
من پشت این دیوارها،دور از تو و دنیایت آرامِ آرامم.آنقدر آرام و ساکن که گاهی خیال می کنم نبضم به خواب رفته است. خیال می کنم مرده ام... و هیچ شمعی برایم روشن نمی شود...
https://niceroman.ir/?p=8496
لینک کوتاه مطلب: