خلاصه کتاب
در زمان های قدیم در اطراف شهر رشت دو ده بزرگ وجود داشت ، که اولی را ده بالا .. و دومی را
ده پایین میگفتند . ارباب ده بالا، خان علی نام داشت . خان علی همیشه به فکر خوش گذرانی
خودش بود و از دست رنج مردم بیچاره ی ده عمرش رو به خوشی میگذراند .
مردم این ده هم زیاد برای آباد شدن ده خود تلاشی نمیکردند و به آینده خود و خانواده ی خود
اهمیتی نمی دادند . با دست رنج کمی که به دست می آوردند زندگی سختی رو می گذراندند ..
ولی برعکس اون ، ده پایین خانی داشت به نام عزت خان .. که فقط از اربابی اسم اون رو یدک
میکشید . عزت خان بسیار مهربان و خون گرم بود ، همیشه در خدمت مردم ده بود و به آنها
کمک های بسیاری میکرد . مردم که از رعایای خان بودند برای تشکر از ارباب خود سعی در آباد
کردن ده میکردند و از هیچ کوششی دریغ نمیکردند . عزت خان هم تلاش آنها را بدون پاداش
نمیگذاشت ...
) در این داستان ما باید در مورد سالهای دور و وقایع تلخ و شیرین ده پایین بنویسیم تا مردم با
خواندن این داستان از حادثه ها درس بگیرند و بدانند که فقط از آدمی نام نیک میماند و بس ...
برای اینکه به زندگی عزت خان بپردازیم باید برگردیم به چندین سال قبل
https://niceroman.ir/?p=639
لینک کوتاه مطلب: