خلاصه کتاب
داستان روایتگر زندگی دختریست به نام تبسم که بی سرپرست بزرگ شده است وباهرسختی ممکن به تحصیلش ادامه داده و اکنون وکیل دادگستریست..راستی چه میشود اگر وکیل عاشق موکل خود که پای اعدام است شود؟واین وسط پای یک سرگرد جوان به ماجرا باز شود؟بااین همه اودختریست که با تمام زندگی دخترانه اش سعی دارد مردانه روی پاهایش باایستداما کسی چه میداند زندگی چه خوابی برایمان دیده است زندگی گاهی یادآورت میشود که گاهی هم ایستادگی شکست میاورد،گاهی اوقات ممکن است چوب مقاوتمانرا بخوریم..زندگی یادت میدهدکه اگر زیرک باشی موانعت را دور میزنیوشایداین تنها درسی است که بهایش عمرمان است
https://niceroman.ir/?p=957
لینک کوتاه مطلب: