خلاصه کتاب
من مرسانا بزرگمهر هستم 25 سالمه، پلیسم یعنی سروان هستم؛ موهام مثه مهیارخرمایی رنگه، چشمام عسلیه، بینی قلمی و لبام رو نمیگم پررو میشین، مهیار هم قلمه یعنی من و مهیار دوقلو هستیم و تنها فرقی که بینمونه اینه چشمای من عسلیه ولی چشمای مهیار آبیه، چشماش مثه چشمای مامانمه ولی چشمای من شبیه چشمای بابامه و همچنین بابامم مثه خودم پلیسه و سرهنگه الان همآمر یکاست، به خاطر مامور یتشه.
https://niceroman.ir/?p=2355
لینک کوتاه مطلب: