خلاصه کتاب
کنار خیابان ایستاده و مقنعه اش را تاب می دهد. مقنعه ی مشکی رنگش که گرمای بیشتری از انوار سوزان خورشید را به خود جذب می کند. به حدی از گرمای هوا کلافه شده که هر چه بیشتر مقنعه اش را تکان می دهد تا بلکه با ایجاد باد، کمی گردن به عرق نشسته اش را خنک کند ! چندان موفق نیست ! حجم موهای انبوهش با این که آن ها را جمع کرده اما باز هم به دور گردنش چند تار مویی ریخته و از عرق خیس شده و به گردنش چسبیده اند! پشت سرش با چند قدم فاصله، آموزشگاه تست کنکور است.
https://niceroman.ir/?p=3968
لینک کوتاه مطلب: