خلاصه کتاب
پریسما زاده درد و سکوت بود؛ قلبش چنان زلال بود که هرکسی را شیفته خودش میساخت بیانکه زیبایی افسانهای داشته باشد. به جبر روزگار، رخت سپید به تن میکند و روزهایش را با مردی تقسیم میکند که ذرهای به او علاقه ندارد اما عشق نرم نرمک پا به وجودش مینهد و این احساس تازه شکفته شده، پَر پروازیست برای پریسما!
https://niceroman.ir/?p=3541
لینک کوتاه مطلب: