خلاصه کتاب
الهام از تهران برای یه مدت طولانی دور میشه و با مادرش به شیراز میرن. الهام به این فکر میکنه که جاشون امنه یا نه، ولی رابرت هنوزم دنبالشه و این دفه دردسرای خیلی بزرگ تری به وجود میاره. عشق دیوانه وار الهام به کامیار باعث میشه که الهام برای دیدن دوباره ی محبوبش تا آخرین توانش بجنگه و باید دید این دفه موفق میشه که ببینه کامیار خونسرد و مغرور هم دوستش داره یا نه… پایان خوش
https://niceroman.ir/?p=3209
لینک کوتاه مطلب: