خلاصه کتاب
سه شنبه شب است و ساعت یک ربع مانده به یازده و کافه ی ایرلندی فرودگاه ایست سیتی به نام شمراک و کلوور که البته هیچ حال و هوای ایرلندی ندارد … می شود گفت به همان اندازه که مهاتما گاندی ایرلندی بود این کافه هم ایرلندی است … چیزی به تعطیلی آن نمانده، به محض این که آخرین هواپیما بلند شود، کافه تعطیل می شود … حالا هم توی کافه به غیر از من چند نفر بیشتر نیستند؛ یک مرد جوان که با لپ تاپش سرگرم است، دو زن پرحرف سر میز شماره ی دو و مردی که ویسکی ایرلندی اش را کم کم می نوشد و منتظر پرواز استکهلم یا مونیخ است، پرواز مونیخ چهل دقیقه تأخیر دارد.
https://niceroman.ir/?p=2039
لینک کوتاه مطلب: