نایس رمان
دانلود رمان جدید
کانال تلگرام نایس رمان
دانلود رمان تلخ ترین روز از عسل
خلاصه کتاب
لیوان قهوه ام از روی میز برداشتم و پام و روی زمین کشیدم و توسط صندلی چرخ داری که روش نشسته بودم خودم و به پنجره بزرگ اتاق رسوندم و نگاهم و به پنجره اتاقی که برقش خاموش بود گرفتم … خیلی کم مونده بود بعد از این همه مدت قرار بود که به خواستم برسم … بی توجه به داغ بودن قهوه ام جرعه ای ازش نوشیدم … چه شب هایی بود که من با نگاه کردن به این پنجره و دیدن اون دختر نفرتم از قبل نسبت به این خانواده بیشتر شد
دانلود رمان به وقت ساعت شنی از مژگان رضایی
خلاصه کتاب
دستم را روی پشتی چرمی ویلچری که رو به روی پنجره ی باز قرار  گرفته بود گذاشتم و از میان میله های حفاظ پنجره نگاهی گذرا به فضای سبز و رشته های خورشیدی که از  بیجانی، نارنجی شده بود انداختم … پرستار جوان از کنارم گذشت و صدای قدم هایش را شنیدم تا زمانی که  در بسته شد … چرم مشکی ویلچر را میان مشت فشردم و مقابل زن روی ویلچر ایستادم.
دانلود رمان رخ زبرجد از سیلوا
خلاصه کتاب
سفته ها را از پاکت بیرون میکشم و روی میز می اندازم. قول نامه و تفاهم نامه را هم از گاو صندوق بیرون می آورم و روی صندلی پشت میز مینشینم. پاکان بی خداحافظی رفته بود و تلما، فقط موهایم را شکوفیده بود و با بغضی سرکوب شده راهی شد. دیگر نمی خواستم به اقامتم در این خانه ادامه بدهم. همین که مسبب دعواهای بین تلما و پاکان میشدم، آزارم می داد. زندگیشان بدون حضور من هم می توانست بهتر باشد. بدون دعوا، بدون جانبداری، بدون حضور فرزند تلما از همسر سابقش. بی انصافی بود! حضور پاکان در زندگی ام آنقدر پررنگ بود که نمیشد نادیده اش گرفت. من هرچه در این سال ها به دست آورده ام به لطف او بوده.
دانلود رمان مترسک تهی قلبم از مهدیه رزازپور
خلاصه کتاب
بهم پشت کرد و رفت … مات زده به رفتنش نگاه می کردم … می خواستم برم دنبالش اما پاهام انگار به زمین چسبیده بودن و توان حرکت نداشتم … می خواستم صداش کنم اما لب ها خشک شده بودند و تکون نمیخوردن … غرور و قلبم رو له کرد و رفت … گفت: حیله گرم و فقط باهات بازی کردم …  گفت: دوستت ندارم … روی نیمکت ولو شدم … اگه راست می گفت پس چرا صداش لرزش داشت؟ حتما یه دلیلی پشت این حرف ها و رفتارش هست … لنز گذاشته بود و اون چشم های خوش رنگ عسلیش رو پشت سیاهی پنهان کرده بود!
دانلود رمان در معبد سکوت تو رقصیدم از نسیم شبانگاه
خلاصه کتاب
مثل تمام چند ماه اخیر، خالی تر از همیشه، در خود فرو رفته و سر به زیر راه خروج از در دانشگاه را در پیش دارم که با شنیدن نامم، همانطور سر به زیر مکث می کنم … مکث می کنم و می اندیشم که؛ حجم تنهایی ام آنقدر بالا زده و نیازم به حضوری که بتواند از کسالت و خمودگی لحظه هایم بکاهد، آنقدر بالاست که میان توهماتم شروع کرده ام به برآوردن نیاز هایم.
دانلود رمان عشوگر از مریم پیروند
خلاصه کتاب
از صدای ترق تروق کفش هام یه حس خوبی درونم غل غل میکرد … نگاهی به ساختمان بزرگ پیش روم کردم … طبق آمار همیشگی امروز سه شنبه بود و من باید برای چک کردن حال طلعت خانم، بانوی بزرگ این خونه حاضر می شدم … زنگ در رو فشار دادم و یوسف همیشه شنگول و شیطون در رو باز کرد و مثل همیشه به طعنه گفت: بیا تو خانم دکتر … خانم دکتر گفتنش پر از تمسخر بود و من در جوابش فقط پوزخند میزدم.
دانلود رمان منفی هشت درجه از نرگس نجمی
خلاصه کتاب
اردلان سری تکان داد و دو قدم که فاصله گرفت، آنا دیگر او را ندید … کمی بعد حتی صدای پایش را نشنید … آنقدر ترسیده بود که نمی توانست تشخیص دهد صدای زوزه مال باد است یا گرگ … باد وحشی ای که به صورتش میخورد باعث شده بود حتی نتواند درست به اطرافش نگاه کند … به سختی پلک هایش را باز می کرد
ورود کاربران

لیست مترجمین
Translation - List
درباره سایت
دانلود کتاب رمان های جدید ایرانی و خارجی
آخرین نظرات
  • Pariiiسلام. از پارت ۲۰۱ رمان برزخ سرد میشه تا حدود ۱۰۰ پارت نیست. بعد از پارت ۳۰۱ دوبا...
  • adminسلام از بخش تماس با ما به آیدی نوشته شده پیام بدین...
  • samiehسلام من مبلغ رو پرداخت کردم و کسر شد ولی دانلود نمیشه؟!...
  • adminلطفا به آیدی نوشته شده در صفحه تماس با ما پیام بدید...
  • نصیریمن فایلو خریداری کردم ولی لینک مشکل داره...
  • ناشناسعالیییییی...
  • بهارخیلی رمان قشنگیه حیف که رمان دیگه ای از این نویسنده پیدا نکردم...
  • ناشناسخیلی مزخرف بود خانم یه ذره با حوصله ،یه ذره دقیق این چیه آخر نتونستم سنون بفهمم...
  • نگیناسم جلد دوم چیه؟...
  • Shimaخوشم اومد از قصه‌هاش.ممنون...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نایس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! - پشتیبانی وبسایت گروه فریا
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.