خلاصه کتاب
هیوا تازه عروس جوانی که قربانی ازدواج با یک مَرد روانی و سادیسمی شده، خشونت و آزار و اذیت های شوهرش عماد ترسناک و خارج از حد تصورن طوریکه برای هیوا هیچ راه نجات یا فراری نذاشته بود.. اما درست در شبی که هیوا از این شکنجه های جسمی و روحی رو به نابودی بود، ناخواسته شاهد قتل شوهرش میشه.. اون مرد غریبه ای رو میبینه که با تمام حرص و نفرتش داشت عماد رو با سیم خفه میکرد.. مرد انتقام جویی که تا قبلِ این از وجود هیوا خبر نداشت اما وقتی متوجهش میشه که خیلی دیر شده بود.. هیوا با فاصله کم از صحنه قتل ایستاده بود و بهت زده به صورتش نگاه میکرد، درحالیکه جنازه عماد پایین پاهاش افتاده بود.
https://niceroman.ir/?p=5285
لینک کوتاه محصول: