خلاصه کتاب
من مسیحم... مسیح رادان ...مردی که از همسرش خیانت دید و دیگه به هیچ زنی اعتماد نکرد…با اجبار پدرم دختر ریزه میزه ای رو به عقدم درآوردن و تا دلم خواست حرص خیانت زن قبلیمو سرش خالی کردم ولی اون بهم ثابت کرد که همه ی زنا خائن نیستن ولی من احمق کوتاه بیا نبودم و مدام اذیتش میکردم تا وقتی که یهو غیبش زد ..کل دنیا رو زیر و رو کردم تا پیداش کنم…همه جستجوم خلاصه شد تو پیدا شدن جنازه ی زن موردعلاقم و در آخر یه سنگ قبر وسط سینه ی قبرستون…باورم نمیشد که عاشقش شده بودم…با رفتنش دنیام تیره شد…چند سال بعد با دیدن زنی بچه به بغل خون در رگام یخ بست…خودش بود…رزای من.....!!
https://niceroman.ir/?p=4966
لینک کوتاه محصول: