نایس رمان

شریفه دختری از دیار کویره متولد دورانی که دختر و پسر حتی  حق نگاه مستقیم به هم رو نداشتن باریختن سبزی روی پسر  محجوب و خجالتی همسایه برای اولین بار با او چشم در چشم می‌شود و و از طرفی دیگر پای پسرعمویی سخت و سرد در میان است که دل در گرو شریفه دارد و این شروع ماجراست

زندگی یک دختر رو نشون میده ،یک دختر 17 ساله رو ،یک دختر که تنها دل خوشیش مادرشه و اونم روزگار ناجوانمرد ازش میگیره اما بعد مرگ مادر و خوندن وصیت نامه حقایقی اشکار میشه که دنبال کردنش خالی از لطف نیست..

دختری که به خاطر پدرش میره دزدی وگیره یه پسر بد اخلاق میوفته و........

آنتروپی یعنی بی نظمی؛ یعنی توی این دنیا هیچی سر جای خودش نیست...

داستان کوتاه به ژانر درام

راشین زندگی خودشو داره، راهشو انتخاب کرده ولی اومدن یه نفر همه چی رو عوض میکنه..

پیچ میخورد لا به لای تمام نانوشته های مبهم فردا ، آنجا در میان تمامی از سرنوشت های ، سرنوشت نا پیدایش … شراره ایی در دل سرنوشت می افتد … می سوزاند … ؟ آتش میزند …؟ و یا روشنایی می بخشد …؟ شرار … شراره یی از آتش … آتشی در دل سرنوشت … ولی آیا این آتش همان آتش عشق اهورایی ست …؟