خلاصه کتاب
ماجرا از اونجایی شروع میشه که سه دوست، به نام های بهار، نفس و نيلوفر که در دوران شیرین دانشجویی به سر می برن،
تصمیم می گیرن سریک لجبازی بچه گانه، به سفر برن.سفر به ویلایی نفرین شده در شمال کشور.
همه چیز داشت خوب پیش می رفت تا اینکه کم کم ویلا، اون روش رو بهشون نشون می ده.
در همین حین، دو برادر به نام های هیراد و بهار هم پاشون به اون ویلا باز میشه و همگی تا سی و دو روز، اسیر ویلای طلسم شده می شن.
.