نایس رمان
دانلود رمان جدید
دانلود رمان دالان بهشت از نازی صفوی
خلاصه کتاب
محمد پسر جوانی است که در همسایگی مهناز زندگی می کنند. وقتی متوجه می شود که علاقه ای آتشین بین او و مهناز وجود دارد به خواستگاری وی رفته و با هم نامزد می کنند. بعد از مدتی مهناز که سن کمی دارد گمان می کند محمد به فرد دیگری علاقمند است. به همین خاطر بنای لجبازی را گذاشته و کم کم زندگی عاشقانه را به جهنمی تبدیل می کند و… قسمتی از رمان دالان بهشت از درمانگاه که بیرون آمدم با خودم گفتم حالا که مادر نیست، بهتر است به خانه ی امیر بروم. از گرما و ضعف داشت حالم به هم می خورد، مثل آدم های گرسنه از درون می لرزیدم، دلم مالش می رفت و چشم هایم سیاهی. اصلا فکر نمی کردم مسمومیتی ساده آدم را این طور از پا در بیاورد.
دانلود رمان توسکا از هما پور اصفهانی
خلاصه کتاب
به ساعتم نگاه کردم و غر زدم … – اه … چهار ساعته اینجا علاف شدیم … طناز … خاک بر سرت اینجا همش کلاه برداریه بیا بریم یه کوفتی بکنیم تو این شیکمامون … مردم از گشنگی … از ساعت شش صبح تا حال اینجاییم .. طناز نگاهی به صف انداخت و در حالیکه با نیازمندیها خودشو باد می زد گفت: ده نفر بیشتر جلومون نیستن خره … یه ذره دیگه دندون سر کبدت بذار رفتیم تو.. نگاهی عاقل اند سفیهانه بهش کردم .. موهای حنایی رنگی داشت با چشمای قهوه ای روشن .. خوشگل بود و تودل برو … با هم دوست بودیم ولی نه خیلی صمیمی .. یه وقتایی که کارمون به هم گره می خورد یاد هم می افتادیم. یعنی آخر دوستی بودیما!! ولی حقیقت این بود که من به خاطر صمیمیت زیادم با بابام زیاد علاقه ای به دوست شدن با کسی نداشتم.. بابام دنیام بود.. مامانمو هم خیلی دوست داشتم ولی بابا یه چیز دیگه بود. طناز توی یکی از روزنامه ها یه خبری خونده بود و از دیروز منو دیونه کرده بود.. یکی از کارگردانای بزرگ برای یکی از کاراش نیاز به یه چهره داره.. چهره ای که شناخته شده نباشه.. و آدرس اینجا رو داده بودن برای تست.. اگه توی تست قبول میشدی تازه میرفتی کلاس بازیگری.. هیچ وقت به بازیگر شدن فکر نکرده بودم. بابام اینجور کارارو دوست نداشت. همیشه بهم می گفت: دخترم قانع باش و به زندگی عادیت رضایت بده.. اون بالابالاها هیچ خبری نیست. دویست سیصد نفر جلومون رفته بودن، دویست سیصد نفرم پشت سرمون بودن، هر کی یه چیزی دستش بود و داشت خودشو باد می زد.در باز شد.. دختری که رفته بود تو با قیافه ای سرخ شده اومد بیرون! انگار مجبوره وقتی اینقدر خجالت می کشه بره تست بده.. فکر کن این بخواد بشه بازیگر و همبازی فلانی.. چه شود!!! خودم میشم بیننده درجه یکش.. خنده ام گرفت … منشیه پاشد رفت توی اتاق رو به طناز گفتم: قلبت تو دهنته؟! دستشو گذاشت روی سینه اش و گفت: گمشو بابا.. هولم نکن ببینم این چهره ام سینمایی میشه یا نه… بابا اعتماد به نفس! منشیه اومد بیرون.. دستمو گذاشتم پشت کمر طناز و گفتم: برو تو… سوپر استار آینده!! طناز قدمی رفت جلو و گفت: برام دعا کن.. سری تکون دادم و طناز رفت به سمت در قهوه ای.. منشیه پرید جلو دستشو گرفت جلوی طناز! وا انگار می خواست جلوی قاتلو بگیره. با صدای تو دماغی و جیغ جیغوش گفت: شرمنده واسه امروز دیگه کافیه! ساعت دو بعدازظهره .. عوامل می خوان برن استراحت کنن.. بقیه تستا باشه واسه فردا.. صدای غرولند و همهمه بلند شد ولی کسی حرفی نزد و دسته دسته از سالن خارج شدند. آمپرم رفته بود روی هزار…
دانلود رمان شام مهتاب هما پور اصفهانی
خلاصه کتاب
سالها پیش … وقتی هنوز چشم به دنیا باز نکرده بودم حوادثی رخ داد که تاثیرش را مستقیم روی زندگی من و تو گذاشت … شاید هیچ کس تصورش را هم نمی کرد یک عشق اتشین در گذشته باعث یک عشق اتشین دیگر در آینده شود … اما به خاطر زهری که گذشتگان از عشق چشیدند عشق ما نیز باید طعم زهر به خودش بگیرد … باید تقاص پس بدهیم … هم من هم تو … تقاص گناهی که نکردیم … تو به من استواری را یاد بده! من شکننده ام … من از جنس بلورم … من لطیفم … نگذار بشکنم … برای شکستنم زود است! دستم را بگیر … تنهایم نگذار … نگذار این تقاص بی رحمانه روحمان را به کشتن بدهد … نگذار … بگذار این زنجیره گسسته را من و تو پیوند بزنیم … بگذار این کینه ها را از بین ببریم … بیا با هم باشیم که تو از منی و من از تو … تو نیمه دیگر وجودمی … کسی هستی که قبل از دیدنت می شناختمت … حست می کردم … با من بمان … این تقاص حق من و تو نیست … هیچ وقت باور نمی کنم که بلور وجودت شکسته باشد … همان خورده شیشه ای که بقیه می گویند را تو نداری … نه نداری … منم ندارم … نمی خواهم باور کنم که تو وسیله ای شدی برای تقاص پس گرفتن … نگو که دارم خودم را گول می زنم! شاید تو خودت خواستی … شاید هم نه! شاید فولاد آب دیده شدی زیر بار غم این عشق … بین دو راهی و تردید گیر افتاده ام … بین مرد بودن و نامرد بودن تو … کمکم کن … این راه که می روی به ترکستان است … شاید هم نه … قسمت است … هر چه که هست من خود را به دست تو می سپارم … تو برو و مرا بکش به هر سو که دوست داری … من را با قسمتم پیوند بزن و خودت را با …. پایان خوش
 
دانلود رمان عدالت قلب من اثر زینب سادات حسن زاده
خلاصه کتاب
عدالت واژه ای وصف نشدنی که با زندگی، با عشق گره خورده است. ناعدالتی کار به دست عشق می دهد، احساس یک فرد را از سنگ می کند و عشقی را تا مرز سقوط می برد، فراموشی را به قلب ها و خاطرات هدیه می دهد.   رازها و داستان های به هم گره خورده به این رمان تشیکل می دهند، شخصی که بنا به دلایلی گذشته ای را افشا می کند و…
دانلود رمان دکتر بی حیای من از پریسا طاهری
خلاصه کتاب
تموم فکرم پیش دیشب بود هرکار میکردم نمیتونستم اون صحنه رو از جلو چشمام پاک کنم …
دانلود رمان غیر ممکن از ghazaleeMAH
خلاصه کتاب
راجب یه دختر با دوست جون جونیش.. دوست که نه خواهر ! خواهری ک تو تک تک لحظه های زندگیش کمکش کرده پشتش بوده حالا اگه این بین دست روزگار این دوتارو از هم جدا کنه چه بلایی سر دختر داستانمون میاد؟ تبدیل میشه به یه دختر و اروم و گوشه گیر ولی قرار نیس داستان همینجوری بمونه !یه پسرکه شیطون وخوشتیپه یکی که از بیرون عین پسر بچه های تخسه ولی مرد تر از خیلی های دیگس پسری که خودش یه دنیا درده اما با تموم دردش نمیتونه غم این دخترو تحمل کنه//
ورود کاربران

لیست مترجمین
Translation - List
درباره سایت
دانلود کتاب رمان های جدید ایرانی و خارجی
آخرین نظرات
  • حدیثخیلی قشنگ بود موضوع خاصی داره ولی واقعا داستانش زیباست...
  • Pariiiسلام. از پارت ۲۰۱ رمان برزخ سرد میشه تا حدود ۱۰۰ پارت نیست. بعد از پارت ۳۰۱ دوبا...
  • adminسلام از بخش تماس با ما به آیدی نوشته شده پیام بدین...
  • samiehسلام من مبلغ رو پرداخت کردم و کسر شد ولی دانلود نمیشه؟!...
  • adminلطفا به آیدی نوشته شده در صفحه تماس با ما پیام بدید...
  • نصیریمن فایلو خریداری کردم ولی لینک مشکل داره...
  • ناشناسعالیییییی...
  • بهارخیلی رمان قشنگیه حیف که رمان دیگه ای از این نویسنده پیدا نکردم...
  • ناشناسخیلی مزخرف بود خانم یه ذره با حوصله ،یه ذره دقیق این چیه آخر نتونستم سنون بفهمم...
  • نگیناسم جلد دوم چیه؟...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نایس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! - پشتیبانی وبسایت گروه فریا
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.