شرح داستان درخصوص سه تادختر ، یا اینجور بگم سه تا تفنگدار ، آیدا یعنی همون تفنگدار اول کسیه که اینقدر بازیگوشه که باعث میشه پسر سرگرد محمدی که متین هست از دستش سر به دیوار بکوبه ، یاسی تفنگدار دوم ما پایه و رفیق فابریک آیداس و تنها مشکل زندگیش نبود مادرشه ، تفنگدارسوممون فاطمه یه خورده زیادی عاشق ،حالا عاشق کی ؟ عاشق پسر خاله مامانش … حالا این سه تا قصد کردن که داستان زندگیشون رو برامون تعریف کنند …
آرام دختر خانوادهای که پدرش هیچوقت درکش نمیکنه و همیشه باید تصمیم خودش باشه و اینبار با خودخواهی میخواد
با پسر شریکش ازدواج کنه بهخاطر صلاح پول و شرکتش وقتی ماجرا رو با عشقش در میان میذاره خانوادهی مادرش که
سالها پیش طردش کردند و پیدا میکنه و فراریش میده خواستگارش از سوگند دوست صمیمیش اتو میگیره و مجبورش میکنه
با عشقش طوری هماهنگ کنه که فکرکنه بهش خیانت کرده وهمین هم میشه و بهخاطر غرورش که خورد شده
با پسره ازدواج میکنه طی زندگی میفهمه که عشق واقعی یعنی چی و با ساسان خوشبخت میشه
اما حیف چرخ روزگار ناسازگاره و زمانی که نمیخوایم عزیزهامون رو ازمون میگیره…
دختره زیبا و حساس و شیطون به نام الناز ، که سعی در در آوردن حرص پسر عمه اش سیاوش دارد، در این میان اتفاقات خنده دار، احساسی و عاشقانه ای رخ میده. اتفاقاتی که عین ناباوری مسیر زندگی اون رو به سمتی خطرناک گسیل میدهد …
داستان در مورد دختر جوانی به اسم نازلی کسروی است که بعد از فوت مادربزرگ و بعد از سالها دور به ایران برمیگردد، آشنایی او با جوان در هواپیما و در مورد زندگی خود، این داستان را شکل می دهد …
یهدا دختری شوخ و شلخته اس که اکثر وقتا سوتی میده . یه روز توی دانشگاه به یه پسری برخورد می کنه و بعدا متوجه می شه که اون پسر یوسف ، پسر عمه ی دوستشه . یهدا به پیشنهاد سهیلا یکی دیگه از دوستاش، به کلاس موسیقی که داخل دانشگاهشونه میره و متوجه میشه که معلم موسیقیش یوسفه …
ایرال دختری مانند بقیه دختران دنبال کار است… وارد یک آزمایشگاه می شود … و مجبور است برای دو هفته به ژاپن برود.. رفتنش به آنجا برابر با فاش شدنه حقایقی عجیب می شود… و دیدن یک ویروس…
ماجرای بهار دختر دانشجوییه که برادرش بهادر بدلیل ارتکاب قتل متواری شده و خانواده مقتول او را به عنوان خونبس به عقد برادر مقتول در میارن تا برادرش خودشو معرفی کنه و برادر مقتول کسی نیست جز جهان ایلچی استاد زبان فرانسه ی بهار …
داستان در مورد بخت و طالع سه دختر جوان می باشد که با ورود به دانشگاه و اجتماع زندگی آنها تغییر می کند ، دخترانی از جنس آرامش و شیطنت های کودکانه دخترانی که با تغییراتی در زندگیشان به زیبایی های زندگی پی می ببرند ، هر کدام در پی جستجو کردن و یافتن راهی برای خارج کردن زندگی خود از یکنواختی های تلخ و خسته کننده اند ، پس با هم ببینیم که عشق ، تنفر ، بی اعتمادی ، با شخصیت های رمان ما چه کار خواهد کرد …
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نایس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! - پشتیبانی وبسایت گروه فریا
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.