خلاصه کتاب
آقا؟ شیرین خانوم پایین منتظر شما هستند! … اکبر مگه نگفتم یه جوری دست به سرش کن … چند بار باید حرفمو تکرار کنم؟ اکبر با خجالت سرشو پایین انداخت و گفت: آقا بخدا هرکاری کردم نرفت. میگن بدون دیدن شما از اینجا نمیرن! کلافه چنگی به موهام زدم! … پوووف! دختره ی سیریش! عجب غلطی کردما! … خیلی خوب تو برو پایین الان میام … اکبر- چشم!
https://niceroman.ir/?p=2521
لینک کوتاه مطلب: