خلاصه کتاب
اتومبیل استیشن واگن سرمه ای رنگ به راحتی سرعت گرفت و کیت آن را به سرعت در شاهراه به حرکت درآورد. مرسدس کوچکی را که تام به او داده بود به فروش رسانده بود، او دیگر نیازی به آن نداشت، این اتومبیل هم اکنون بهتر می توانست به او خدمت کند. بلندی ها به افق های دور دست تمایل داشتند و حتی در این موقع از تابستان نیز سرسبز و خرم جلوه می کردند تکه هایی از قسمت های قهوه ای رنگ بر پهنه آنها دیده میشد،
https://niceroman.ir/?p=7719
لینک کوتاه مطلب: