خلاصه کتاب
پیچ می کنم عکس را بر روی دیوار؛ عکس همان کسی که در تمام طول سال و ماههایش، در تمام این زندگی پر پیچ و خم در کنارم بوده و حال نیست! دیوار که هیچ! سد عظیمی ساخته ای بینمان! انگار باید بیش از صد سال صبر کنم تا شاید بار دیگر حداقل تو را ببینم! من راضی بودم رازی را که سالها در دل نگه داشتم با خود به گور ببرم، اما کندن گوری را که قرار بود تو را در آن دفن کنند نبینم!
https://niceroman.ir/?p=2802
لینک کوتاه مطلب: