خلاصه کتاب
مهگل درست شب عقدکنانش، زمانی که منتظر آرتا در آرایشگاه به انتظارش نشسته است،
ناغافل متوجه میشود که آرتا، در بُهت همه مراسم را ترک کرده و شبانه از ایران خارج میشود
ضربه سختی به نوجوانی و غرورش به واسطه عمل ِ آرتا به مهگل نازدانه
وارد میشود، اما مگر شکستن ِ دل و چینیبند زدن دل تک دختر هرمزخان نیکزاد آسان است…؟
هیچکس از پشت معمای فرار آرتا باخبر نیست و همه مهگل را مقصر اصلی این فرار میدانند…
https://niceroman.ir/?p=3407
لینک کوتاه مطلب: