خلاصه کتاب
دختری به اسم تاراست که تو ۱۷سالگی پدر خلافکارش
توسط پلیسا کشته میشه رئیسباند قاچاق میخواد این دخترو به یه فرد هوسباز لاشی بفروشه
اما چون پسرمغرور وخشنش عاشق تاراست اونو پیش خودش نگه میداره
هفت سال ازاین ماجرا میگذره اراد وحشی ویخی همچنان دیوانه وار عاشق تاراست اما
غرورش اجازه ی ابراز نمیده و فقط زیرپوستی محبت میکنه تا اینکه با چندین برخورد اتفاقی تارا دلشو
به دانیال غیرتی و شوخ طبع میده درست وقتی به خودش اعترافمیکنه عاشقه که میفهمه دانیال
https://niceroman.ir/?p=4168
لینک کوتاه مطلب: