خلاصه کتاب
ماهورای قصه محتاط هست و برای جدا نشدن بند زنجیرها، تلاش میکند و
کنارش حیطهی کاری و زندگیش را دارد و اخر هفتههایش را کنار رعنا و میعاد
میگذراند.
تا اینکه میعاد و یکی از بندهای این زنجیر، برای یک قرار کاری و به مدت دو روز
با ماشینش راهی شهر دیگری میشود. اما نه تنها بعد از دو روز، بلکه یک هفتهی
دیگر هم برنمیگردد.
https://niceroman.ir/?p=4187
لینک کوتاه مطلب: