ماجرا از اینجا شروع شد که با صدای مادرم از خواب بیدار شدم … پاشو دختر چقدر میخوابی مگه تو ساعت ۸ کلاس نداری!
بازم کلاس سر صبح … یکی نیست بگه اگه صبح نمی تونی بیدار شی مگه مرض داری کلاس ور میداری
تازه داشتم خمیازه میکشیدم که باز مامان صدا کرد!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نایس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! - پشتیبانی وبسایت گروه فریا
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.