خلاصه کتاب
داستانی پر از هیجان، پر از گریه و شادی داستانی درباره ی دختری بنام رها، رهایی که بخاطر یک اشتباه زندگی خودش رو دستی دستی تباه می کنه، رمانی درباره ی مرد مغرور و لجبازی به اسم سپهر، سپهری که رها رو مثل یک پرنده تو قفس میندازه وسر یک اتفاق باهم ازدواج می کنن ذهن سپهر فقط با یک کلمه پر شده “انتقام”انتقامی دردناک که باعث رنج رها می شه…!
دو تا بشکن زد و گفت:
-الو؟ صدام رو داری؟
این قدر فضای کافه دلنشین بود و این ملودی جان نواز و زیبا بود این قدر بهم آرامش می داد که غرق دَرِشون شده بودم.
از دست این سپهر خان آرامش که نداریم…!
https://niceroman.ir/?p=2917
لینک کوتاه مطلب: