خلاصه کتاب
آری من ستاره ام. ستاره ای که می سوزد تا صحنه را روشن کند. ستاره ای که تو نورش را می بینی، اما سوختنش را نه… من ستاره ام. بدون درخشیدن می میرم..و و این درخشیدن هم برایم چیزی جز درد ندارد… تو لبخندم را می بینی؛ اما اشک هایم را نه… هیچ کس اشک هایم را نمی بیند…. هیچ کس درد هایم را نمی بیند… هیچ کس تنهایی هایم را نمی بیند… من ستاره ام. می سوزم تا صحنه را روشن کنم. درد می کشم تا این تنها راه زیستنم مرا به نیستی بکشاند…. تو لبخندم را می بینی… آیا حاضری غم هایم را هم ببینی؟ تنها یک روز
https://niceroman.ir/?p=5888
لینک کوتاه مطلب: