خلاصه کتاب
از کجا معلوم آن من، هنوز مینوازد و خرمن زلف هایش را میرقصاند؟از کجا معلوم آن من، هنوز مهر دارد و عشق در دل میپروراند؟از کجا معلوم آن من، هنوز دلخوشی، داند و خود را به آرزوها میرساند؟من دیگر آن من، نیستم.من آن من، نماندم.حال آن من...سکوت بر لب دارد و آتش در دل!حال آن من...یک چشم در خون دارد و یک چشم در سیل!خلاصه بگویم؛ حال آن من...درد در قلب دارد و هوای یار در سر.خودمانیم... به چه منی تبدیل شدهام!
https://niceroman.ir/?p=250
لینک کوتاه مطلب: