خلاصه کتاب
علی آقا در خانه آقای افشار باغبان است. سودابه بعلت فرار از اين مسئله زنِ احمد ميشود تا دیگر كسی شغل پدرش را بر سر او نكوبد. تا اینکه سودابه روزی احمد را با دختری ديگر میبيند! از او جدا شده و به خانه پدر باز ميگردد. او با پسرخانوادهی افشاری كه پسر خيلی خودپرست و مغروریست آشنا می.شود. آزار واذيت افشين حتی با وجود اينكه استاد سودابه است ادامه میيابد تا اينكه افشين میفهمد که عاشق سودا شده و به او دلبستهست؛ بعد از اثبات عشق خود به سودابه با او ازدواج میكند. افشين نميداند چرا چند وقتی است سودابه بيحوصله است! بعد از تعقيب سودابه او را....
https://niceroman.ir/?p=1472
لینک کوتاه مطلب: