خلاصه کتاب
لحظه ای که جسیکا کرسول یازده ساله چشمش به کالن هایز خورد ، می دانست که اون یه شاهزاده شکست خورده ست. شاهزاده ی خودش.آن ها برای هم یه پناه شدند ، یک مکان امن و جادویی دور از زندگی و دردسرش هایش.تا زمانی که کالن جسی را بوسید - اولین بوسه واقعی جسیکا - و بعد کالن بدون یک کلمه ناپدید شد..سالها بعد همه می دانستن که آقای "هایز" کیه.آهنگساز مشهور.پسر بد و بدنام.چیزی که هیچکس نمیدانست این بود که هنر موسیقی کالن در اعماق وجودش و پشت سر شیاطین درونی اش گیر کرده بود.
https://niceroman.ir/?p=1489
لینک کوتاه مطلب: