خلاصه کتاب
خانواده پرهامی دو قطبی بود یک قطب افسانه و پدر که صمیمانه عاشق هم بودند و
قطب دیگر مادر و امیر وحسام!عشق تصادفی افسانه با بهروز که مردی متاهل و
ثروتمند است پدر را شدیدا ناراحت میکند ولی افسانه نیز خیال ندارد زندگی بهروز
را از هم متلاشی کند ، ورود دکتر آرش به زمره عاشقان افسانه ، پدر را امیدوار
میکند که میتواند تنها دخترش را به دستهای امینی بسپارد که او را از گزند
برادران نابکار و مادر ساده لوح حفظ کند ولی تهدیدهای بهروز……
https://niceroman.ir/?p=7742
لینک کوتاه مطلب: