نایس رمان
دانلود رمان جدید
دانلود رمان سیاه به رنگ بخت از ملیکا شیری
خلاصه کتاب
رها دختری با دلخوشی‌های کوچک است. به دلیل شرایط خانوادگی مجبور به ازدواج با مرد مسنی می‌شود. زندگی در آن عمارت برایش به جز سیاهی ماجراهایی به همراه دارد که باعث تغییر مسیر زندگی‌اش می‌شود
دانلود رمان محبوس در تاریکی از سمیه پورعلی
خلاصه کتاب
منم دخترم .منم شادی و خنده رو دوس دارم . منم دنیای دخترونه رو دوست دارم .اما ……این وسط یه مشکلی هست . اینکه از همه اینا محرومم … من محکوم شدم به تاریکی …. به سردی….به نفرت ….به انتقام گرفتن ….اما …شاید یه روزی خلاص شم از این تاریکی … شاید تو بتونی نجاتم بدی شاید ………!

قسمتی از رمان

فنجون قهوه رو گذاشتم رو میز جلومو گفتم -بابا ، این کاری و که میگی وبسپرش به من ، من انجامش میدم!
دانلود رمان عشق سبز از فرشته اقیان
خلاصه کتاب
از طبقه سوم بیمارستان هر فیلد بیرون را می نگریست. بر خلاف روزهای قبل، آن روز هوا آفتابی بود و سبزه‌های محوطه بیمارستان که از باران شب پیش خیس شده بودند زیر نور آفتاب جلوه‌های خاصی پیدا کرده بودند. از انتهای راهرو دکتر فروزان، دکتر هیرون به من نزدیک می‌شدند. از پنجره روی برگرداندم و به طرف آنان رفتم. _سلام ، صبحتان بخیر. هر دو با هم جوابم را دادند: سلام روز بخیر . دکتر فروزان در حالی که لبخند می‌زد گفت: حالت چطور است دخترم؟ چون فارسی شروع به صحبت کرده بود من هم به فارسی جواب او را دادم: متشکرم دکتر، حال مادرم چطور است؟ سری تکان داد و جواب داد: عمل رضایت‌بخشی را پشت سر گذاشتیم، مادرت زن مقاومی است و بخوبی توانست این عمل را تحمل کند. حالا که آزمایش‌های بعد از جراحی قلب مادرت را دیده‌ام می‌توانم با اطمینان بگویم قلب او می‌تواند سالیان سال کار کند، ولی به شرطی که رژیم غذایی را دقیقاً رعایت کند تا رگ‌ها دوباره مسدود نشوند. نفس راحتی کشیدم و پرسیدم: می‌توانیم او را به خانه ببریم ؟
دانلود رمان پستچی از چیستا یثربی
خلاصه کتاب
داستانی که نویسندهٔ آن سرکار خانم چیستا یثربی در حساب اینستاگرام شخصی‌‌شان قرار داده‌اند، داستانی جذاب از دوران عاشقی دخترکی در زمان جنگ بوسنی آنهم به یک پستچی و انتظاری که برای برای او صرف می‌شد …
دانلود رمان هوروش از منیر قاسمی
خلاصه کتاب
مستوره دختر شدیدا درونگرایی که با سختی های زیادی دست به گریبان است،با میعاد رودرو قرار می گیرد، پسری که رک و شوخ بودنش مستوره را به چالش می کشد. داستانی از شهرگنبدهای فیروزه ایی اصفهان، دختر و پسری معمولی با قصه‌ای ساده ولی پرچالش…
دانلود رمان گاهی دست ما نیست از دریا دلنواز
خلاصه کتاب
داستان دختری به اسم هستی که منشی شرکت پسر عموش شاهرخ و امیرسالار هست و عاشق امیر سالاره و خونوادش مجبورش میکنن با پسر عمه اش مسیح ازدواج کنه و ….   قسمت اول رمان گاهی دست ما نیست روی صندلی همیشگیش کنار پنجره کلاس می نشیند و به روبرو خیره می شود. خانم همتی؟ دستپاچه بلند می شود ، نگاهي به اطرافش مي اندازد و کمی با فاصله از درسخوان ترین پسر کلاسشان مي ایستد سلام سلام از بندست. .. ببخشید… مثل اینكه ترسوندمتون. سرش را پایین مي اندازد… تو فكر بودید خدایي نكرده اتفاق بدي كه نیفتاده؟ چیز مهمي نیست… با من كاري داشتید؟ غرص از مزاحمت … گویا بچه ها دست نوشته های شما رو تو زیراکس گم کردن… میان صحبتش میاید: مهم نیست آقای زارع…پیدا میشه بله انشاالله… البته تا اون موقع می تونید از اینها مطالعه کنید…هرچند به کاملی نوشته های شما نیستن … و جزوه قطوری را به سمتش می گیرد نیازی نبود … خودم زیراکس مي كردم مردد به صورت خندان اما محجوب او نگاه مي كند و بالاخره جزوه را مي گیرد ، تشكري مي كند و بعد از رفتن اوبفرمایید ، تعارف نكنید سرجایش مي نشیند و زیرچشمي به او كه یك ردیف پایینتر مي نشیند زل مي زند… زارع از دانشجویان نمونه و   محبوب ورودي و پسري پایبند به اصول اخلاقي بود و دو سه ماهي بود كه در نخ نازگل بود و به هر نحو و بهانه اي سعي در نزدیك شدن به او را داشت … اما تلاشش تا به امروز بي ثمر مانده بود. سرش بر مي گردد و نگاه نگاه نازگل غرق..
دانلود رمان مو نارنجی من از مریم صدر
خلاصه کتاب

خلاصه رمان مو نارنجی من

صدای یک نفر از پشت خط نظرم رو جلب کرد:کیه آرمین ؟هیچکی عشق من، رایینه.گوشیو بده من…باز اعصابت رو خورد نکنیا…نه بابا بده گوشیو…الو رایین سلام داداشی از داداشی گفتنش لبخندی روی لبم اومد…سلام خواهری خوبی؟مبارک باشه ایشالا خوشبخت بشی. مرسی.نمیای؟ نمیخوای تو عروسی تنها خواهرت باشی؟ نه نمیام خودتم خوب میدونی بیام عروسی عزا میشه داداشی ترو خدا بیا، بیا بهت همه چیو میگم. اگه بیای میفهمی. به روشونم نیار پشیمونن. فقط به خاطر تو میام راستش ولی بیشتر از یک ساعت نمیتونم باشه؟ باشه داداشی. فعلا خدافظ منتظرتم. خداحافظ خواهری…راشین 21 سالشه از وقتی 15 سالش بوده عاشق آرمین بوده. آرمین هم سن منه و 25 سالشه .من آرمین از 19 سالگی توی دانشگاه دوست شدیم و دوتایی با هم دیگه شرکت زدیم که کارش دیزاین و چیدمان بود توی هفته اول مشتری های کمی داشتیم. بعد کم کم اینقدر از کارمون رضایت پیدا کردند که توی یک ماه سرمون کلی شلوغ شد و کلی سفارش گرفتیم. ارمین برای کار شرکتمون خیلی به خونه ما میومد و متوجه نگاه های عاشقانشون می شدم.یه روز آرمین اومد پیشم و با کلی ترس و استرس گفت راشین رو دوست داره ولی میترسه که اون آرمین رو دوست نداشته باشه. خلاصه با کلی دردسر ومخالفت خانواده آرمین مخصوصا داییش بالاخره امروز عروسیشون هست.
دانلود رمان اوراکل از هما پور اصفهانی
خلاصه کتاب
خلاصه‌‌ای از رمان : داستان در مورد پسری‌‌ است به نام مهراد صباغ، تاجری موفق و به نام که متهم می‌ شود به سر به نیست کردن دوست و شریک خودش الیاس… اما قبل از اینکه دستگیر شود می ‌گریزد که بتواند مدارکی برای بی ‌گناهی خودش جمع کند. در این راه دختری به نام مارال که چند ماه قبل تر به اجبار، مجبور به عقد او شده است، او را تعقیب می ‌کند که با لو دادنش بتواند وی را مجبور به طلاق خودش بکند. اما مهراد سر بزنگاه متوجه مارال می‌شود و او را حبس می‌ کند… آیا مهراد موفق می ‌شود بی‌ گناهی خودش را ثابت کند؟ آیا مارال می ‌تواند خودش را نجات بدهد؟ بخشی از متن رمان اوراکل اتاق در تاریکی محض فرو رفته بود. نه چراغ خوابی روشن بود و نه پرده زخیم و تیره اتاق اجازه می داد هیچ نوری از چراغ های داخل کوچه به درون اتاق نفوذ کند. طبق عادت همیشگی اش لحاف کلفت را از روی خودش کنار زده و به زور قرص خوابی که خورده بود به خوابی نیمه عمیق فرو رفته و از عالم و آدم بی خبر بود. شاید در کل یک ساعت از خوابیدنش گذشته بود. این قدر در شش شب قبل بی خوابی کشیده بود که آن شب حریصانه خواب جعلی و کمکی اش را در آغوش گرفته و قصد نداشت بیدار شود. از نظر خودش دیگر جز خواب هیچ چیزی نمی توانست برایش تسکین باشد. از بیرون اتاق صدا می آمد. صدای پا… کسی داشت می دوید. ترسان و هراسان می دوید. تنها عکس العملش به…
ورود کاربران

لیست مترجمین
Translation - List
درباره سایت
دانلود کتاب رمان های جدید ایرانی و خارجی
آخرین نظرات
  • Pariiiسلام. از پارت ۲۰۱ رمان برزخ سرد میشه تا حدود ۱۰۰ پارت نیست. بعد از پارت ۳۰۱ دوبا...
  • adminسلام از بخش تماس با ما به آیدی نوشته شده پیام بدین...
  • samiehسلام من مبلغ رو پرداخت کردم و کسر شد ولی دانلود نمیشه؟!...
  • adminلطفا به آیدی نوشته شده در صفحه تماس با ما پیام بدید...
  • نصیریمن فایلو خریداری کردم ولی لینک مشکل داره...
  • ناشناسعالیییییی...
  • بهارخیلی رمان قشنگیه حیف که رمان دیگه ای از این نویسنده پیدا نکردم...
  • ناشناسخیلی مزخرف بود خانم یه ذره با حوصله ،یه ذره دقیق این چیه آخر نتونستم سنون بفهمم...
  • نگیناسم جلد دوم چیه؟...
  • Shimaخوشم اومد از قصه‌هاش.ممنون...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نایس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! - پشتیبانی وبسایت گروه فریا
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.