خلاصه کتاب
پنج سال پیش، درست یک روز قبل از مراسم ازدواج، نامزدم ناپدید شد. اون منو با لباس عروسی که هیچوقت نتونستم بپوشمش تنها گذاشت. منو با زخمهایی که هرگز التیام پیدا نمیکردن، رها کرد.. مردی که توی خیالم آیندهم رو باهاش ساخته بودم، مثل یک شبح تبدیل به دود شد و غیبش زد.. و حالا تنها چیزی که برام باقی مونده یک قلب شکسته و هزاران سوال بیجوابه.. تا زمانی که غریبه اسرارآمیز، وارد شهر شد.. قد بلند، خطرناک و احاطه شده با هاله تاریک و مخوف.
https://niceroman.ir/?p=5783
لینک کوتاه محصول: