خلاصه کتاب
داستان از زمانی که امیرمهدی تصادف می کنه شروع میشه ، تویی که از شگرف ترین آسمانها عروج کردی تا بودنت رو ارزونی تنهاییم کنی ،تویی که من رو از تاریک ترین ژرفای این دریای همیشه طوفانی تا حقیقت شیرین نور و گرما بالا آوردی و زورق سرگردانی م رو از اسارت جوش و خروش های سر به هوا نجات دادی ، این روزها اگر بغضی ترک می خوره ، اگر غمی جدید زائیده می شه ، همه برای توئه …
https://niceroman.ir/?p=1675
لینک کوتاه مطلب: