خلاصه کتاب
زندگی رو روال عادی بود اما راهش رو گم کرد….هیچی اونطوری نبود که فکرشو میکردم….
روزگار تنها فرد زندگیمو ازم گرفت ومن برای زنده موندن اون ازبزرگ ترین وبا ارزشترین دارایم گذشتم اما روزگار ازم گرفت واین باعث شد من تا ناکجا آباد برم و…..
زندگی من پراز فراز ونشیبه هر لحظه که گذشت از زندگیم یه اتفاق وحقیقت جدید به وجوداومد..
https://niceroman.ir/?p=7161
لینک کوتاه مطلب: