خلاصه کتاب
آیه سادات در خانواده نسبتا مذهبیه بدنیا آمده در این طی با پسری به نام علی آشنا میشه پا روی اعتقادش می ذاره وبا علی دوست میشه طی دوهفته آشنایی باهاش ازدواج می کنه ولی نمیدونه که شعله های این عشق آتشین چه بر سرش می آره….
مقدمه :
می دانم. محکم که دیگر با تو نباشم.
حکمم را تو دادی،اما به کدامین گناه..
نمی دانم تو در حال رفتنی؟!.
به کجا می روی؟
https://niceroman.ir/?p=3035
لینک کوتاه مطلب: