خلاصه کتاب
لبهایش چین خورده بود بغض سنگینی در مسیر حنجره اش خار می پاشید مگر او چند سالش بود که بتواند چنین انتخابهایی کند؟ صندلی نم زده ی ایستگاه اتوبوس لرز تنش را بیشتر میکرد چشمهایش مسیر رفت و آمد اتومیبل ها را وجب می زد و مدام جمله های زن عمویش در گوشهایش زنگ می خورد چطور توانسته بود چنین چیزی از او بخواهد؟ چطور؟
https://niceroman.ir/?p=1866
لینک کوتاه مطلب: