صبا زمانی تو اوج نوجوونی با اشتباهاتی که کرد نامزد خودش رو از دست داد و حالا سال ها می گذره. صبا دیگه اون دختر خام و بی تجربه ی گذشته نیست ولی نامزد سابقش بر می گرده و همه ی دست آوردهای صبا رو مال خودش می کنهبا حالی که به ظاهر عادی بود، وارد عمارت شدم. روز جمعه بود و مانند همیشه همه ی اهل خانه بودند. صبح زود که به باغ می رفتم، همه خواب بودند.