خلاصه کتاب
روایتگرزندگی دختری به نام عسل شیطون و مغرور که به خاطر مسایلی از جنس مرد بدش میاد و فکرنمی کنه عاشق بشه ولی طی ماجراهایی عاشق میشه ولی زندگی همیشه آماج حوادث زیادی هست.دختر قصه سرخوش از بودن کنار عشقش …نمیداند که سرنوشت چه خواب هایی برای او دیده است
با صدای آلارم گوشیم بلند شدم،آخ که چقد من خوابم میاد ،وای چقدر درس خوندن .تا کی آزمون و امتحان؟
آیا این توهین به شعور ما دانش آموزان ودانشجویان نیست ؟؟؟
( وجدان ـ دختر چقدر غر میزنی امروز که اول مهر چه امتحانی چه درسی!؟؟)
من ـ عه راست میگی ها ولی بعدا که به این مرحله میرسیم. من پیشواز رفتم.
https://niceroman.ir/?p=2998
لینک کوتاه مطلب: