خلاصه کتاب
این سومین بار در ماه بود که براى تحت نظر گرفتن فعالیت هاى روزانه ى او به لس آنجلس آمده بود و همان طور که در کنار استخر خانه انتظار می کشید، با خود گفت: من تمام رفت و آمدهاى تو رو زیر نظر دارم. ساعت یک دقیقه به هفت بود و خورشید صبحگاهى از میان درختان سرک می کشید و موجب درخشش آبى که به استخر می ریخت، میشد.
https://niceroman.ir/?p=1859
لینک کوتاه مطلب: