باد پاییزی کولاک می کرد بارون نم نم می بارید دبیرستان دخترونه تازه تعطیل شده بود وخیابون حسابی شلوغ بود.
دخترا یکی یکی وچند تا چند تا با هم بیرون می اومدن بعضی دست تو دست هم می خندیدن وحرف می زدن
بعضی ها با عجله وتند تند قدم برمی داشتن…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نایس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! - پشتیبانی وبسایت گروه فریا
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.