خلاصه کتاب
من یک قاتل سفارشی ام. امپراطوریم رو برحسب درد کسایی که شکنجه کردم،ساختم. اسمم با دعا زمزمه میشه و من نهایت تمام بدی هایی هستم که تو حتئ تصورشم نمی تونی بکنی تا اینکه...پیداش کردم...دختری رو برهنه،غرق در خون. حس و کشش وحشتناکی که به این دختر داشتم،بی دلیل اما جنون انگیز بود. می خواستمش.بخاطرش یک شهر رو اتیش می زدم و قتل عام می کردم چون،اون دختر اینجر منه. دلبرانه منو اغوا می کنه و من اونو زیر تنم میخوام..
https://niceroman.ir/?p=5560
لینک کوتاه محصول: