خلاصه کتاب
دلنواز دختری محکم و مستقل است که در پی آسیب های روانی متعدد در گذشته از
جانب پدر معتاد و زن باره اش، سرپرستی مادر و خواهر کوچکترش را بر عهده می گیرد.
شبی که به درخواست پدرش به دیدار و گفتگوی با او می رود، مشاجره بین او و پدرش
منجر به آسیب به سر پدرش می شود و دلنواز که می بیند پدرش نفس نمی کشد.
او را ترک می کند اما شب بعد به خانه پدرش برمی گردد تا جنازه او را دفن یا گم و گور کند.
وقتی به خانه می رسد، اثری از پدرش نیست و کسی هم خبر از او ندارد.
دلنواز می ماند و راز گم شدن پدرش …
https://niceroman.ir/?p=6770
لینک کوتاه مطلب: